يك روز

او هم

معنای"بی محلی" را ميفهمد

بگذار اكنون

با "هم محلی هايش" خوش باشد .

عکس



تاريخ : چهار شنبه 3 شهريور 1395برچسب:, | 21:5 | نويسنده : mohammadhoseinparsaei |
حسین پناهی........

فرقی نمی کنه !

گاهی وقتا ، هیچی با هیچی فرقی نمی کنه !
شب باشه ، یا روز !
زمستون باشه ، یا تابستون !
چای بخوری ، یا یه کوفت دیگه !
ضبط مسخره ات اینوره تلویزیون مسخره ات باشه ،
یا اون ورش !
یساری بخونه یا گروه پینک فلوید !
پرده پنجره کشیده باشه یا نباشه !
سیگار بکشی ، یا نکشی !
دوستات پیشت باشن ، یا نباشن !
خوش بوکننده ی هوا سرت رو به درد آورده باشه ، یا نیاورده باشه !
جواب سلام صاحب خونه رو با لبخند بدی ، یا بی لبخند !
اجلاسیه سازمان ملل
راه حلی برای آتش بس در افغانستان پیدا کرده باشه ،
یا نه !
سیگارت زَر باشه ، یا مالبرو !
تو رسانه ها و مطبوعات دیگران رو بکوبی ، یا نکوبی !
هر چه زور بزنی یادت بیاد ، یا یادت نیاد !
تیغ رو صورتت باشه ، یا صورتت زیر تیغ . . .

آره !
فرقی نمی کنه !
گاهی وقتا ، هیچی با هیچی فرقی نمی کنه !
خواب باشی ، یا خواب نباشی !
شاعر باشی ، یا کِش !
هُنرمند باشی ، یا مُنرهند !
پولت از پارو بالا بره ، یا پاروت از پول !
عاشق باشی یا کیف قاپ !
آواز بخونی ، یا گریه کنی !
عمود ایستاده باشی ، یا افقی ُ وارفته !
تلفن یه زنگ بزنه ، یا پنج زنگ !
گوشی رو برداری ، یا برنداری !
شامت نون ُ پیازچه باشه ، یا پیازچه ُ نون !
اصلن زنده باشی ، یا مُرده !
آره ! فرقی نمی کنه !
گاهی وقتا ، هیچی با هیچی فرقی نمی کنه !
همین حالا ! چند ساعت دیگه !
امروز ! فردا !
عوارض اتوبان
زمستونای بی برف !
برفای بی کلاغ !
کلاغای بی چنار !
شاعرای بی شعر !
سکته ی دوم !
اضطراب !
وقتی که تو تلویزیون بعضی پروژه ها ،
مثل تخته آوازی یه کشتی شکسته تو بغل یه غریق می افته !
لیست اسامی مُرده هایی که میشناختم و نمی شناختم !
حالا یا هرگز !
لیست قشون آغا محمد خان قاجار وقتی به تبریز حمله کرد !
لیست ِ وحشت های استالین !
لیست ِ خواب های سربازای عیال وار !
آره ! فرقی نمی کنه !
گاهی وقتا ، هیچی با هیچی فرقی نمی کنه !
خُب داره دیرم می شه !..
باید برم !
در که بسته شد ،
دیگه فرقی نداره
فاصله ات با من صد متره ، یا صد قرن !
وقتی نمی بینمت ،
چشمام باشن ، یا نباشن !
وقتی نیستی دیگه ،
برام هیچی با هیچی فرقی نمی کنه !
شعرم شعر باشه یا مِعر !

آره !
اینجوریه که اون جوری می شه !
نی نی !
مگه نه ؟!
عکس


تاريخ : چهار شنبه 13 مرداد 1395برچسب:, | 2:58 | نويسنده : mohammadhoseinparsaei |

مردها
گاهی
تنها با دیدن یک عکس
یا به یاد آوردن یک خاطره
لبخندی تلخ می زنند
و بی صدا می شکنند
یا در خود
مچاله می شوند و
می میرند

مردها
همیشه
بعد از مردن
گریه می کنند !



تاريخ : پنج شنبه 7 مرداد 1395برچسب:, | 19:33 | نويسنده : mohammadhoseinparsaei |

دلم از داغ نامردی؛
نسیمی سرد میخواهد
میان قحطی مرهم؛
دلی هم درد میخواهد
مگر یادت نمی آید؛
در آغاز محبت ها
شبی گفتم در گوشت؛
"رفاقت مرد میخواهد"...

تاريخ : شنبه 2 مرداد 1395برچسب:, | 1:13 | نويسنده : mohammadhoseinparsaei |


دلم رو سپردی به طوفان به آتش

کبوتر ندادم که پر پس بگیرم...




تاريخ : پنج شنبه 27 خرداد 1395برچسب:, | 21:1 | نويسنده : mohammadhoseinparsaei |

سخته درسم…

رسیده وقت رفتن…

به سر امتحانی که میدونم تهش ردم…

حس میکردم حرفای استاد با درسخوناشه…

اونجا بود که فهمیدم این قصه اولاشه…

وقت امتحانو خراب کردن به برگمه…

و خودت میدونی که خراب کردم الکی جو نده…

حرفای خونوادمم که نمک زخممه…

و تنها دلخوشیمم ترم های بعدمه…

و باز منمو حسرت یه نمره ی بیست…

که استاد بنویسه، تو گوشه ی لیست…

میدونی چند بار افتادم برای یه درس بگذریم…

دیگه بیست گرفتنشم برام مهم نیست…

توکه میدونستی دانشجوی ترم آخرتم …

بگو با من دیگه چرا د آخه نوکرتم



تاريخ : پنج شنبه 27 خرداد 1395برچسب:, | 20:56 | نويسنده : mohammadhoseinparsaei |
 
مرد؟

یکی برایم معنایش کند ...

مرد کیست ؟

مرد کجاست ؟

مرد اوست؟ که با دیدن یه دختر چشمش برق میزند ؟

مرد اوست؟ که وقتی از دختری خوشش آمد باید هر جوری هست بدستش بیارد...

او که یا زبان میریزدو دوروغ میگوید که دوستت دارم ...؟

او که یا تجاوز میکند تا به خواسته اش برسد؟

مرد اوست ؟ که زنش را در خانه حبس میکند تنها به دلیل داشتن شک ...

آن هم یک شک دروغینه ساخته مغزش .

مرد آنست؟ که هر وقت با زبانش کم میاورد با کمربندش به جان ،تن ظریفه همسر یا دخترش می افتد ؟؟؟

مرد کیست؟

او که ریش داردو با هوس نگاهت میکند ؟؟؟

او که مرد است و نامردی میکند ؟؟؟

او که هر کاری میخواهد میکندو موقع ازدواجش میگردد دنبال یه دختر چشمو گوش بسته

او که فقط خواهرو مادر خودش ناموسش به حساب می آیدو بقیه وسیله خوش گذرانیش؟؟؟

او که تا میبیند دختری در خیابان تنهاست دنبالش راه می افتدو و...

نمیدانم ،واقعا نمیدانم کی مرد است ؟؟؟

مرد خوب ؟؟؟

هست ؟؟

شاید اما کم ..................

مرد کیست؟

او که میتواند سه زن و تعداد بی نهایتی زن صیغه ای داشته باشد ؟؟؟

اوست که مردانگی دارد اما فقط نامردی میکند؟؟؟

مرد های مرد کجایند؟

به خیالم اصلا وجود ندارند................................



تاريخ : شنبه 4 ارديبهشت 1395برچسب:, | 22:24 | نويسنده : mohammadhoseinparsaei |
 

من به درماندگی صخره و سنگ

من به آوارگی ابر و نسیم

من به سرگشتگی آهوی دشت

من به تنهایی خود می مانم

من در این شب که بلند است به اندازه حسرت زدگی گیسوان تو به یادم می آید

شعر چشمان تو را می خوانم

چشم تو چشمه شوق

چشم تو ژرف ترین راز وجود برگ بید است که با زمزمه جاریه باد تن به وارستن عمر ابدی می سپرد

تو تماشا کن

که بهاری دیگر

پاورچین پاورچین

از دل تاریکی میگذرد

و تو در خوابی

 پرستو ها خوابند و تو می اندیشی

به بهاری دیگر

به یاری دیگر

اما برای من

نه بهاری

و نه یاری دیگر

- افسوس

من و تو  دور از هم می پوسیم

غمم از وحشت پوسیدن نیست

غمم از زیستن بی تو در این لحظه پر دلهره است

دیگر از من تا خاک شدن راهی نیست

از سر این بام

این صحرا

این دریا

پر خواهم زد

خواهم مرد

 و غم تو این غم شیرین را

با خود به ابد خواهم برد



تاريخ : شنبه 21 آذر 1394برچسب:, | 19:29 | نويسنده : mohammadhoseinparsaei |

آن شب که دلی بود به میخانه نشستیم...

آن عهد که بستیم به پیمانه شکستیم...

ای فاتح هر قلب همان طور که گفتی...

ما عهد شکستیم ولی دل نشکستیم



تاريخ : سه شنبه 26 آبان 1394برچسب:, | 12:11 | نويسنده : mohammadhoseinparsaei |
غزل بهانه میشود , که با تو گفتگو کنم...
برای درد دل, فقط به شعر و واژه رو کنم
تمام لحظه ها شود, پر از شمیم خاطرت...
شبیه غنچه های گل, تو را دوباره بو کنم
شکایتی ندارم و , گلایه هم نمیکنم...
گلایه از تو یا خودم , زمانه یا از او کنم !؟
نمانده راه و چاره ایی , برای دردهای من
بغیر از این که بغض را , شکسته در گلو کنم...
هنوز آرزو به دل , نمانده ای و مانده ام...
نگو که بی تو مرگ را , دوباره آرزو کنم
تمام روزگار من, شبیه شب, سیاه شد...
چقدر شام تیره را , به گریه شُستشو کنم
به آسمان نمیرسد , دعا و ضجه های من
مگر نماز عشق را , به خون دل وضو کنم.


تاريخ : دو شنبه 6 مهر 1394برچسب:, | 1:56 | نويسنده : mohammadhoseinparsaei |

برای همه ی دنیا دعا کنید....

مثل پروردگار که مهربانی اش بر همه سایه افکنده است...

ای دوست....

مرا دعا کن...

شاید نزدیک تر از من به خدا ایستاده ای...



تاريخ : شنبه 4 مهر 1394برچسب:, | 1:37 | نويسنده : mohammadhoseinparsaei |

دلت که از آدم ها گرفت غصه ها را فرو ریز در گنجینه دل،
ببخش و فراموش کن بدی ها را!
مثل همیشه بگذار برای روزی که خدا می آید!
بگذار خدا بیاید و بپُرسد،
مرهم بگذارد، ناز بخرد و تا بخواهی گله کنی
به آغوش بگیرد و بگوید میدانم...



تاريخ : شنبه 4 مهر 1394برچسب:, | 1:33 | نويسنده : mohammadhoseinparsaei |
عیب نداره.....
عیب نداره که " تنهایی   
 
عیب نداره که شبا بدون " شب بخیر " می خوابی   ... 
 
 
عیب نداره که جمله ی "دوستت دارم " رو نمیشنوی   ... 
 
 
عیب نداره که دلش دیگه برات " تنگ " نمیشه   ... 
 
 
عیب نداره حرفاتو باید تو تختت با " خودت " بزنی ... 
 
عیب نداره زیر بارون بدون  ، باید " تنها " خیس شی ... 
 
عیب نداره که کسی نیست " درد " هاتو بهش بگی ...
 
عیب نداره گلم ، " خدا بزرگه " اونم تنهاست ،
 
بدون شب بخیر می خوابه ، دوستت دارم های تورو
 
میشنوه و دلش برات تنگ میشه ! 
 
حرفاتو به اون بزن ، زیر بارون باهاش قدم بزن....


تاريخ : دو شنبه 4 خرداد 1394برچسب:, | 13:8 | نويسنده : mohammadhoseinparsaei |

دلم شکست ! عیبی ندارد شکستنی است دیگر ، می شکند !
اصلا فدای سرت ، قضا و بلا بود از سرت دور شد !
اشکم بی امان می ریزد ، مهم نیست ، آب روشنی است !
خانه ات تا ابد روشن عشق من . . .



تاريخ : دو شنبه 21 ارديبهشت 1394برچسب:, | 1:51 | نويسنده : mohammadhoseinparsaei |

 

گویـَند مـَرگــــ حـَق استـــ ...

خــُدایــا ...

 

مـَن حـَقــَم رامـے خـواهـَم



تاريخ : دو شنبه 17 فروردين 1394برچسب:, | 1:48 | نويسنده : mohammadhoseinparsaei |
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد