يك روز

او هم

معنای"بی محلی" را ميفهمد

بگذار اكنون

با "هم محلی هايش" خوش باشد .

عکس



تاريخ : چهار شنبه 3 شهريور 1395برچسب:, | 21:5 | نويسنده : mohammadhoseinparsaei |

. اگہ یک روز پسردار شدم ...
دستشو ميگيرم ميبيرم عروسك فروشی،
ميگم هركدومو دوس داري انتخاب كن.
بهش ياد ميدم اين عروسك انتخاب خودشه،
پس بايد دوسش داشته باشه،
بهش ياد ميدم دنيای پسرونش فقط ماشين بازی نيست ،
بلكه بهش قول ميدم جايزه خوب نگه داری كردن از عروسكش يه ماشينه.

چون نميخوام وقتی بزرگ شد با ماشين دنبال عروسك بگرده و فكر كنه جايزه ماشين داشتنش يه عالمه عروسکه ،
        که یکی براش بخنده ،
                   اون یکی براش برقصه،
                               یکی براش گریه کنه
بهش ياد ميدم اگه بهترين انتخاب رو كرد و مراقب انتخابش بود،
                          به بهترينا ميرسه.
اينارو بهش ميگم تا "پسرم" يه مرد بشه، نه يه نامرد!!!!.



تاريخ : سه شنبه 19 مرداد 1395برچسب:, | 21:17 | نويسنده : mohammadhoseinparsaei |
حسین پناهی........

فرقی نمی کنه !

گاهی وقتا ، هیچی با هیچی فرقی نمی کنه !
شب باشه ، یا روز !
زمستون باشه ، یا تابستون !
چای بخوری ، یا یه کوفت دیگه !
ضبط مسخره ات اینوره تلویزیون مسخره ات باشه ،
یا اون ورش !
یساری بخونه یا گروه پینک فلوید !
پرده پنجره کشیده باشه یا نباشه !
سیگار بکشی ، یا نکشی !
دوستات پیشت باشن ، یا نباشن !
خوش بوکننده ی هوا سرت رو به درد آورده باشه ، یا نیاورده باشه !
جواب سلام صاحب خونه رو با لبخند بدی ، یا بی لبخند !
اجلاسیه سازمان ملل
راه حلی برای آتش بس در افغانستان پیدا کرده باشه ،
یا نه !
سیگارت زَر باشه ، یا مالبرو !
تو رسانه ها و مطبوعات دیگران رو بکوبی ، یا نکوبی !
هر چه زور بزنی یادت بیاد ، یا یادت نیاد !
تیغ رو صورتت باشه ، یا صورتت زیر تیغ . . .

آره !
فرقی نمی کنه !
گاهی وقتا ، هیچی با هیچی فرقی نمی کنه !
خواب باشی ، یا خواب نباشی !
شاعر باشی ، یا کِش !
هُنرمند باشی ، یا مُنرهند !
پولت از پارو بالا بره ، یا پاروت از پول !
عاشق باشی یا کیف قاپ !
آواز بخونی ، یا گریه کنی !
عمود ایستاده باشی ، یا افقی ُ وارفته !
تلفن یه زنگ بزنه ، یا پنج زنگ !
گوشی رو برداری ، یا برنداری !
شامت نون ُ پیازچه باشه ، یا پیازچه ُ نون !
اصلن زنده باشی ، یا مُرده !
آره ! فرقی نمی کنه !
گاهی وقتا ، هیچی با هیچی فرقی نمی کنه !
همین حالا ! چند ساعت دیگه !
امروز ! فردا !
عوارض اتوبان
زمستونای بی برف !
برفای بی کلاغ !
کلاغای بی چنار !
شاعرای بی شعر !
سکته ی دوم !
اضطراب !
وقتی که تو تلویزیون بعضی پروژه ها ،
مثل تخته آوازی یه کشتی شکسته تو بغل یه غریق می افته !
لیست اسامی مُرده هایی که میشناختم و نمی شناختم !
حالا یا هرگز !
لیست قشون آغا محمد خان قاجار وقتی به تبریز حمله کرد !
لیست ِ وحشت های استالین !
لیست ِ خواب های سربازای عیال وار !
آره ! فرقی نمی کنه !
گاهی وقتا ، هیچی با هیچی فرقی نمی کنه !
خُب داره دیرم می شه !..
باید برم !
در که بسته شد ،
دیگه فرقی نداره
فاصله ات با من صد متره ، یا صد قرن !
وقتی نمی بینمت ،
چشمام باشن ، یا نباشن !
وقتی نیستی دیگه ،
برام هیچی با هیچی فرقی نمی کنه !
شعرم شعر باشه یا مِعر !

آره !
اینجوریه که اون جوری می شه !
نی نی !
مگه نه ؟!
عکس


تاريخ : چهار شنبه 13 مرداد 1395برچسب:, | 2:58 | نويسنده : mohammadhoseinparsaei |

سخته درسم…

رسیده وقت رفتن…

به سر امتحانی که میدونم تهش ردم…

حس میکردم حرفای استاد با درسخوناشه…

اونجا بود که فهمیدم این قصه اولاشه…

وقت امتحانو خراب کردن به برگمه…

و خودت میدونی که خراب کردم الکی جو نده…

حرفای خونوادمم که نمک زخممه…

و تنها دلخوشیمم ترم های بعدمه…

و باز منمو حسرت یه نمره ی بیست…

که استاد بنویسه، تو گوشه ی لیست…

میدونی چند بار افتادم برای یه درس بگذریم…

دیگه بیست گرفتنشم برام مهم نیست…

توکه میدونستی دانشجوی ترم آخرتم …

بگو با من دیگه چرا د آخه نوکرتم



تاريخ : پنج شنبه 27 خرداد 1395برچسب:, | 20:56 | نويسنده : mohammadhoseinparsaei |

بدترين شكل دلتنگي براي كسي آن است

 كه در كنار او باشي

و بداني هرگز به نخواهي رسيد . . .



تاريخ : یک شنبه 8 فروردين 1395برچسب:, | 2:4 | نويسنده : mohammadhoseinparsaei |

روزگاریست که سودای بتان دین من است

غم این کار نشاط دل غمگین من است

دیدن روی تو را دیده جان بین باید

وین کجا مرتبه چشم جهان بین من است

یار من باش که زیب فلک و زینت دهر

از مه روی تو و اشک چو پروین من است

تا مرا عشق تو تعلیم سخن گفتن کرد

خلق را ورد زبان مدحت و تحسین من است

دولت فقر خدایا به من ارزانی دار

کاین کرامت سبب حشمت و تمکین من است

واعظ شحنه شناس این عظمت گو مفروش

زان که منزلگه سلطان دل مسکین من است

یا رب این کعبه مقصود تماشاگه کیست

که مغیلان طریقش گل و نسرین من است

حافظ از حشمت پرویز دگر قصه مخوان

که لبش جرعه کش خسرو شیرین من است



تاريخ : یک شنبه 8 فروردين 1395برچسب:, | 1:51 | نويسنده : mohammadhoseinparsaei |

ﺍﺯ ﺭﻭﺯﮔــــــــــــﺎﺭ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ :       

 

 

 ﺑﺎ ﺁﻧﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺯﻧﺪﮔــــــــــــﯽ ﺍﺣﺴﺎﺳــــــــــــﺎﺗﻢ

 

 

 

 ﺑﺎﺯﯼ ﮐـــــﺮﺩﻥ    

 

 

 

      ﭼــــــــــــﻪ ﮐﻨﻢ؟؟؟؟؟   

 

 

 

    ﮔﻔــــــﺖ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣـــــﻦ ﻭﺍﮔـــــﺬﺍﺭ ﮐﻦ ﮐﻪ

 

 ﭼــــــــــــﺮﺥ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﺑــــــــــــﺎلا ..... ﻭ .....

 

 

 

 پاییــن ﺩﺍﺭﺩ ...

 



تاريخ : سه شنبه 27 بهمن 1394برچسب:, | 1:8 | نويسنده : mohammadhoseinparsaei |

 

درد یعنی....

اونیکه دوسش داری بشینه کنارت...

 

از اونیکه دوسش داره برات بگه...

 

 



تاريخ : جمعه 4 ارديبهشت 1394برچسب:, | 21:10 | نويسنده : mohammadhoseinparsaei |



تاريخ : جمعه 4 ارديبهشت 1394برچسب:, | 21:7 | نويسنده : mohammadhoseinparsaei |

http://axgig.com/images/44536112743519447415.jpg



تاريخ : چهار شنبه 27 اسفند 1393برچسب:, | 16:27 | نويسنده : mohammadhoseinparsaei |
صفحه قبل 1 صفحه بعد