*تبادل لینگ*
منتظرم
خـــــــــدای مــــــــــــــــــــــن !
نه آن قدر پاکـــــــم که کمکم کنــــی و نه آن قدر بــــــــدم که رهایــــم کنــــی ...
میـــــان این دو گمــــــــم !
هم خــــــود را و هم تـــــو را آزار میدهـــــم ...
هر چه قــــــدر تلاش کـــردم نتوانستــــم آنـــــــــــــــی باشـــــــم که تــــــو خواستـــی
و هــــــرگـــــــز دوست ندارم آنـــــی باشم که تــــو رهایـــــــم کنی ...
آن قدر بـــــــی تو تنهــــــــا هستم که بی تـــــو یعنی " هیـــــچ " یعنی " پــــــوچ"
خـــــــــــــدایا هیـــــــچ وقت رهایـــــــــم نکـــــــن ...
الهــــــــــی آمیــــــــــن
خــــــدایا
نوایت را می خواهم تا موسیقی سکوت لحظه هایم باشد
نگاهت را می خواهم تا روشنی چشمهای خسته ام باشد
یادت را می خواهم تا خاطر لحظه های فراموشم باشد
دستها یت را می خواهم تا نوازشگر اشکهایم باشد
والطافت را می خواهم تا مرحم کهنه زخمهای زندگی ام باشد
خداوندا نمی دانم
در این دنیای وانفسا
كدامین تكیه گه را تكیه گاه خویشتن سازم
نمیدانم
نمی دانم خداوندا.
در این وادی كه عالم سر خوش است و دلخوش است و جای خوش دارد.
كدامین حالت و حال و دل عالم نصیب خویشتن سازم
نمی دانم خداوندا
دگر سیرم خداوندا.
دگر گیجم خداوندا
خداوندا تو راهم ده.
پناهم ده .
امیدم خداوندا .
كه دیگر نا امیدم من و میدانم كه نومیدی ز درگاهت گناهی بس ستمبار است و لیكن من نمیدانم
دگر پایان پایانم.
همیشه بغض پنهانی گلویم را حسابی در نظر دارد و می دانم كه آخر بغض پنهانم مرا بی جان و تن سازد.
چرا پنهان كنم در دل؟
چرا با كس نمی گویم؟
چرا با من نمی گویند یاران رمز رهگشایی را؟
همه یاران به فكر خویش و در خویشند. گهی پشت و گهی پیشند
ولی در انزوای این دل تنها . چرا یاری ندارم من . كه دردم را فرو ریزد
دگر هنگامه ی تركیدن این درد پنهان است
خداوندا نمی دانم
نمی دانم
و نتوانم به كــس گویم
فقط می سوزم و می سازم و با درد پنهانی بسی من خون دل دارم. دلی بی آب و گل دارم
به پو چی ها رسیدم من
به بی دردی رسیدم من
به این دوران نامردی رسیدم من
نمیدانم
نمی گویم
نمی جویم نمی پرسم
نمی گویند
نمی جوند
جوابی را نمی دانم
سوالی را نمی پرسند و از غمها نمی گویند
چرا من غرق در هیچم؟
چرا بیگانه از خویشم؟
خداوندا رهایی ده
كللام آشنایی ده
خدایا آشنایم ده
خداوندا پناهم ده
امیدم ده
خدایا یا بتركان این غم دل را
و یا در هم شكن این سد راهم را
كه دیگر خسته از خویشم
كه دیگر بی پس و پیشم
فقط از ترس تنهایی
هر از گاهی چو درویشم
و صوتی زیر لب دارم
وبا خود می كنم نجوای پنهانی
كه شاید گیرم آرامش
ولی آن هم علاجی نیست
و درمانم فقط درمان بی دردیست
و آن هم دست پاك ذات پاكت را نیازی جاودانش هست
اللّهُــــــــم...
إنی أستودعک قَلبـــ♥ـــی
فلا تَجعل فیه أحدٌ غیرکــــــــــــ...
خدایـــــا...
قَلبَــــ♥ــم را بِه تـــــــــو می سِپارَم
پَس دَر آن هیچ کَســـــــــی جز خـــــــــودِت را قَرار نَده...
خدایا
من انسانی ناتوانم
جز تو یگانه زیبایم ،در سخت ترین لحظات زندگیم
یاور وهمدمی ندارم
خدایا
دستهایم به سوی آسمانت گشوده است
چشمانم به رحمتت امیدوار
دلم به یادت گرم ومطمئن
مرا رها مکن
مرابه خود وامگذار
من از گمراهی می هراسم
از فراموشی یادت ،بر خود می لرزم
خدایا ،من جزتو هیچ یاوری ندارم
خدایا
شیطان در نزدیکی من است
جایش بر روی زمین است
ومن هم بر روی زمین زندگی می کنم
خدایا
آسمان دوراز دستان من است
بال پروازی ،ازخود ندارم
دستانم رابگیر
به من پرواز بیاموز
تا اززمین دور شوم ،که زمینی بودن
بال پروازم را بسته است
میتونــَم چــَند لحــظه بـآهـآت خـــلوَت کــُنــَم؟؟
قـــول میــــدَم،
بیشــتــَر از چـند لحـظه وقتـِت رو نگیــرَم...
گوشــت رو بیــآر جلــو...
بیـآ...
نـــزدیک تــَر
"مـَن خسـته ام"
مـــی شـــِنَـــوی؟؟؟
| |
نام : | |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
<-PollName->
<-PollItems->
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 213
بازدید هفته : 351
بازدید ماه : 382
بازدید کل : 17273
تعداد مطالب : 236
تعداد نظرات : 51
تعداد آنلاین : 1
Alternative content
پایه دوربین سلفی
سرور مجازی
هاست لینوکس
ساعت مچی
عینک آفتابی زنانه
سرور مجازی
ساعت مچی زنانه
فیسبوک فارسی
.
هاست لینوکس